English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5199 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glorifier U تکریم و تجلیل کننده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
kow-tow U کرنش
strain U کرنش
obeisance U کرنش
obeisances U کرنش
kow-towed U کرنش
kow-tows U کرنش
conge U کرنش
strains U کرنش
kow-towing U کرنش
distortions U کرنش زاویهای
front strain U کرنش پیچشی
angle strain U کرنش زاویهای
distortion U کرنش زاویهای
strain energy U انرژی کرنش
kow-tow U کرنش کردن
kow-tows U کرنش کردن
kow-towing U کرنش کردن
kow-towed U کرنش کردن
stress strain relation U رابطه تنش- کرنش
baeyer strain theory U نظریه کرنش- کشیدگی بایر
ring strain theory U نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
homage U تجلیل
exaltation U تجلیل
aggrantizement U تجلیل
glorification U تجلیل
magnifications U تجلیل
magnification U تجلیل
kudos U تجلیل
homage U تجلیل
celebrations U تجلیل
celebration U تجلیل
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
hopper U لی لی کننده
rebutter U رد کننده
hoppers U لی لی کننده
abjurer or abjuror U کننده
deflective U کج کننده
jaberer U پچ پچ کننده
mauler U له کننده
prater U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
bidders U کننده
thinner U کم کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
swooner U غش کننده
percutient U دق کننده
surfy U کف کننده
refuser U رد کننده
refutative U رد کننده
refutatory U رد کننده
attenuant U اب کننده
ear-splitting U کر کننده
fizzy U کف کننده
bidder U کننده
syncopator U غش کننده
commulator U یک سو کننده
noncommittal U رد کننده
renunciant U رد کننده
attacking U تک کننده
renunciant U کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
solver U حل کننده
crepitant U خش خش کننده
spurner U رد کننده
fillers U پر کننده
squelcher U له کننده
puffer U پف کننده
mitigative U کم کننده
deletive U حک کننده
squasher U له کننده
filler U پر کننده
sensor U حس کننده
doers U کننده
skittish U رم کننده
solvents U اب کننده
whisperer U پچ پچ کننده
fillet U پر کننده
tracker U پی کننده
mitigatory U کم کننده
fluxing oil U اب کننده
bandwidth U یچ کننده
fillets U پر کننده
filleting U پر کننده
filleted U پر کننده
mumbler U من من کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com